شبکه نور راهی برای گمراه شدن

قرآن-اهل بیت(ع) = گمراهی

شبکه نور راهی برای گمراه شدن

قرآن-اهل بیت(ع) = گمراهی

استدلال های قرآنی بر امامت حضرت علی(ع)


 

دلایل منقول: قرآن و سنت است که به تواتر در حق على وارد شده است:

قرآن:

 [1- آیه ولایت‏]

. «جز این نیست که ولى شما خداست و رسول او و مؤمنانى که نماز مى‏خوانند و همچنان که در رکوعند انفاق مى‏کنند.» «1» نزول این آیه به اجماع براى على علیه السّلام است و این امر در صحاح سته نیز ذکر شده است. «2» شأن نزول آیه مربوط به زمانى است که‏

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 189

او- علیه السّلام- در حضور صحابه در حال رکوع، انگشترش را به فقیرى صدقه داد.

ولى کسى است که عهده‏دار و گرداننده امور باشد. خداوند ولایت را براى خود اثبات نموده و پیامبر و امیر المؤمنین را در آن شریک قرار داده است. چون ولایت خدا عامه است پس ولایت پیامبر و على علیه السّلام نیز چنین است.

2. آیه تبلیغ‏

: «اى پیامبر آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان.» «1» جمهور «2» نقل کرده‏اند که این آیه در فضیلت امیر المؤمنین على در روز غدیر نازل شده است. پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله دست على علیه السّلام را گرفت و گفت: «اى مردم آیا من به شما از خودتان اولى نیستم؟ گفتند: آرى اى پیامبر خدا.

رسول اللَّه فرمود: هر کس من مولاى او هستم، على مولاى اوست. خدایا ولى کسى باش که على را به ولایت بر مى‏گزیند و دشمن بدار هر که با او دشمنى ورزد.

یارى کن او را که یارى‏اش دهد و خوار کن آن را که به وى اهانت روا دارد. به هر سوى که او گشت، حق را با او بگردان.» مولى به معناى اولى و شایسته‏تر به تصرف است، زیرا «آیا من ...» بر آن مقدم شده و در این جا جز على کسى شایسته نبوده است.

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 190

3. آیه تطهیر

: «اى اهل بیت، خدا مى‏خواهد پلیدى را از شما دور کند و شما را پاک دارد.» «1»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 191

مفسران اجماع کرده‏اند و جمهور چون احمد بن حنبل و دیگران روایت نموده‏اند که این آیه در حق پیامبر، على، فاطمه، حسن و حسین- درود خدا بر جملگى آنها- نازل شده است.

ابو عبد اللَّه محمّد بن عمران مرزبانى از ابو حمراء روایت کرده که گفت: «نه یا ده ماه در خدمت پیامبر بودم و او هر صبحگاه از خانه بیرون مى‏آمد و به همراهى من بر در سراى على علیه السّلام مى‏رفت و حلقه در را مى‏گرفت و مى‏فرمود: سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد. على، فاطمه، حسن و حسین پاسخ مى‏گفتند: سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد اى رسول خدا. سپس پیامبر مى‏فرمود: رحمت خدا بر شما باد، گاه نماز است و قرائت مى‏فرمود: «اى اهل بیت، خدا مى‏خواهد پلیدى را از شما دور کند و شما را پاک دارد.» آنگاه به محل نماز خود مى‏رفت.» «1» دروغ از ناپاکیهاست و تردیدى نیست که امیر المؤمنین خلافت را براى خود ادعا کرد، پس در دعوى خویش صادق است.

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 192

4. آیه مودّت‏

: «بگو بر این رسالت مزدى جز دوست داشتن خویشاوندان نمى‏خواهم.» «1» جمهور در صحیحین و احمد بن حنبل در مسند خود و ثعلبى در تفسیرش از ابن عباس روایت کرده‏اند که چون این آیه فرود آمد، پرسیدند: «اى پیامبر خدا نزدیکان تو که دوستى آنها بر ما واجب است کیانند؟

فرمود: على، فاطمه، حسن و حسین (سلام بر ایشان)» «2» وجوب دوستى مستلزم وجوب اطاعت است. «3»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 193

5.

 «... کسى دیگر از مردم براى جستن خشنودى خدا جان خویش را فدا مى‏کند.» «1» ثعلبى گفته است و ابن عباس آن را چنین روایت کرده است: «این آیه در حق على علیه السّلام فرود آمد. هنگامى که پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله از مشرکان به غار گریخت، على را براى اداى امانات جانشین خود قرار داد. على علیه السّلام در بستر پیامبر خوابید و مشرکان خانه را محاصره کردند. خداوند به جبرئیل و میکائیل وحى کرد که من میان شما برادرى نهادم و زندگى یکى از شما را درازتر از دیگرى تقدیر کردم. کدامیک برادر خود را در زندگى بر خویش برمى‏گزینید؟ هر یک از آنها زیستن را براى خود اختیار کرد. خداوند به ایشان وحى کرد: آیا شما مانند على بن ابى طالب نیستید؟ میان او و محمّد صلّى اللَّه علیه و آله برادرى افکندم و او در بستر پیامبر خفت و خویش را فدایش ساخت. بر زمین فرود آیید و از دشمنش حفظ کنید. فرشتگان فرود آمدند و جبرئیل بالاى سر و میکائیل پایین پاى او ایستاد. جبرئیل گفت: زهى از چون تویى اى فرزند ابو طالب، خداوند به تو بر فرشتگان فخر کرد.» «2»

6. آیه مباهله: «3»

 

به اجماع مفسران «4» «پسران ما» در آیه مباهله، اشاره به حسن و حسین‏

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 195

 

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 196

است و «جانهاى ما» اشاره به على علیه السّلام؛ پس خداوند او را جان محمّد صلّى اللَّه علیه و آله قرار داد.

مراد از این مطلب، برابرى است پس آنکه با اولى به تصرف، برابر است، خود اولى به تصرف است. این آیه نیرومندترین دلیل بر بلندى مقام سرور ما امیر مؤمنان علیه السّلام است زیرا خداوند متعال در باره او به مساوات با جان پیامبر حکم نموده و او را براى یارى رساندن در دعا به پیامبر معین کرده است. چه فضیلتى برتر از این که خداوند به پیامبر خویش فرمان دهد که در نیایش از على یارى بجوید و به او توسل کند؟ چه کسى چنین مرتبه و جایگاهى بدست آورده است؟

7.

 «آدم از پروردگارش کلمه‏اى چند فرا گرفت.» «1» جمهور از ابن عباس روایت کرده‏اند که گفت: «از پیامبر پرسیدند: آن کلمات چه بود؟

فرمود: آدم خداوند را به حق محمّد، على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السّلام سوگند داد که از او درگذرد و خداوند چنین کرد. «2»

8.

 «من تو را پیشواى مردم گردانیدم. گفت: فرزندانم را هم؟» «3» جمهور از ابن عباس روایت کرده‏اند که گفت: «پیامبر خدا فرمود: دعوت به من و على پایان یافت. ما هرگز بر بتان سجده نکردیم و پروردگار مرا به پیامبرى و على را به‏

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 197

ولایت برگزید. «1»

9. آیه ود

: «خداى رحمان کسانى را که ایمان آورده‏اند و کارهاى شایسته کرده‏اند، محبوب همه گرداند.» «2» جمهور از ابن عباس حدیث کرده‏اند که گفت: این آیه در باره امیر المؤمنین على علیه السّلام نازل شد و «ود» دوستى در قلب مؤمنان است. «3»

10. آیه هادى‏

: «جز این نیست که تو بیم دهنده‏اى هستى و هر قومى را رهبرى است.» «4» جمهور از ابن عباس نقل کرده‏اند که پیامبر فرمود: «بیم دهنده منم و رهبر على است و اى على راهیافتگان بوسیله تو هدایت مى‏شوند.» «5»

11. آیه سؤال‏

: «و نگه داریدشان، باید بازخواست شوند.» «6»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 198

جمهور از ابن عباس و ابو سعید خدرى، از پیامبر خدا روایت کرده‏اند، که فرمود: «از ولایت على پرسش مى‏شوند.» «1»

12. آیه لحن القول‏

: «و تو آنها را به سیمایشان یا شیوه سخنشان خواهى شناخت.» «2» جمهور از ابو سعید خدرى روایت کرده‏اند که گفت: «به دشمنى با على علیه السّلام» «3»

13. آیه مسابقه‏

: «آنها که سبقت جسته بودند و اینک پیش افتاده‏اند، اینان مقربانند.» «4» جمهور از ابن عباس روایت کرده‏اند که پیشى گرفته این امت، على بن ابى طالب است. «5»

14. آیه سقایه الحاج‏

: «آیا آب دادن به حاجیان و عمارت مسجد الحرام را با کرده کسى که به خدا و روز قیامت ایمان دارد و در راه خدا جهاد کرده، برابر مى‏دانید؟ نه نزد خدا برابر نیستند و خدا ستمکاران را هدایت نمى‏کند ... زیرا اجر و مزد بزرگ نزد خداوند است.» «6» جمهور در جمع میان صحاح شش‏گانه روایت کرده‏اند: «این آیه در باره على بن ابى طالب علیه السّلام است هنگامى که طلحة بن شیبه و عباس بر هم مفاخرت مى‏نمودند طلحه گفت: من نسبت به خانه کعبه سزاوارترم زیرا کلیددار هستم. عباس گفت: من شایسته‏ترم زیرا سیراب کردن حاجیان با من است. على علیه السّلام فرمود. من نخستین مؤمن هستم و از همه بیشتر جهاد کرده‏ام. خداوند این آیه را براى بیان برترى على‏

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 199

نازل کرد.» «1»

15. آیه مناجات‏

 «2»: جز على علیه السّلام کسى آن را بجا نیاورده است.

ابن عمر مى‏گوید: «على سه فضیلت داشت که اگر من داراى یکى از آنها بودم برایم دوست داشتنى‏تر بود تا آنکه نعمتهاى عظیم مى‏داشتم: همسرى با فاطمه، پرچمدارى جنگ خیبر و آیه نجوا.» «3»

16.

ابن عبد البر و سنیان دیگر در باره آیه: «از پیامبران ما که پیش از تو فرستاده‏ایم بپرس.» «4» روایت مى‏کنند که پیامبر در شب معراج با پیامبران دیگر دیدار کرد.

خداوند به او فرمود: اى محمّد از آنان بپرس براى چه فرستاده شدند؟ پاسخ دادند:

بر شهادت لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، اعتراف به پیامبرى تو و ولایت على بن ابى طالب فرستاده شدیم.» «5»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 200

17. آیة الاذن الواعیه‏

: «و گوش نگه دارنده اندرز آن را فرا گیرد.» «1» جمهور گفته‏اند که آیه در باره على علیه السّلام نازل شده است. «2»

18. سوره هل اتى‏

. جمهور روایت کرده‏اند که حسن و حسین بیمار شدند، پیامبر خدا و عموم عرب از آنها عیادت کردند. حضرت على، فاطمه علیهما السّلام و خدمتکارشان فضه نذر کردند که در صورت سلامتى یافتن آنها سه روز روزه بدارند. آنان عافیت یافتند و چون نزد آل محمّد کم و بیشى نبود، امیر مؤمنان سه صاع جو قرض گرفت و فاطمه علیها السّلام از یک صاع چند گرده نان پخت و به هر کس یکى رسید. على علیه السّلام نماز مغرب گزارد و به منزل بازگشت. نان را براى افطار بر خوان نهاد که تهیدستى بر در آمد. هر یک از ایشان نان خود را بر او ایثار کرد و شب و روز را بدون خوردن چیزى گذراندند.

روز دوم روزه بداشتند و فاطمه از صاع دیگرى نان پخت و شامگاه یتیمى آمد و نان بر او ایثار کردند. روز سوم نیز روزه بودند که شبانگاه اسیرى آمد و قوت خود او را بخشیدند و سه روز جز آب ننوشیدند.

به چهارم، پیامبر آنان را چنان دید که از گرسنگى مى‏لرزیدند و دیدگان فاطمه غبار آلود گشته بود. رسول اللَّه فرمود: واى خدایا! خاندان محمّد از گرسنگى بمیرند؟

جبرئیل فرود آمد و گفت: بگیر آنچه را که خدایت در حق خاندانت، گواراى تو، فرود آورده! فرمود: چه بگیرم؟ فرشته خواند: «هل اتى» «3»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 201

19. آیه صدق‏

: «و کس که سخن راست آورد و تصدیقش کرد، آنان پرهیزکارانند.» «1» جمهور از مجاهد نقل کرده‏اند که گفت: آن کس على بن ابى طالب علیه السّلام است. «2»

20. آیه نصر

: «اوست که تو را به یارى خویش و یارى مؤمنان تأیید کرده است.» «3» از ابو هریره روایت شده که پیامبر فرمود: «بر عرش نوشته‏اند: جز خداوند یکتا خدایى نیست، شریکى ندارد، محمّد بنده و پیامبر من است و او را بوسیله على بن ابى طالب تأیید کردم.» «4»

21. آیه من اتبعک‏

: «اى پیامبر، خدا و مؤمنانى که از تو پیروى مى‏کنند تو را بسند.» «5» جمهور گفته‏اند: «این آیه در حق على علیه السّلام نازل شده است.» «6»

22. آیه محبت‏

: «زودا که خدا مردمى را بیاورد که دوستشان بدارد و دوستش بدارند.» «7»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 202

ثعلبى مى‏گوید: «آیه در شأن على بن ابى طالب علیه السّلام فرود آمده است.» «1»

23. آیه صدیقون‏

: «کسانى که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده‏اند، راستگویان و راستگارانند.» «2» احمد بن حنبل حدیث کرده که آیه در باره على علیه السّلام وارد شده است. «3»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 203

24.

 «آنان که اموال خویش را در شب و روز، در پنهان و آشکار انفاق مى‏کنند» «1» جمهور نقل کرده‏اند که آیه در باره على علیه السّلام است که چهار درهم داشت، شب، روز، نهان و آشکارا، درهمى از آن انفاق کرد تا چهار درهم به پایان رسید. «2»

25.

 «خدا و فرشتگانش بر پیامبر صلوات مى‏فرستند. اى کسانى که ایمان آورده‏اید، بر او صلوات فرستید و سلام کنید، سلامى نیکو.» «3» در صحیح مسلم آمده است: «4» «گفتم اى پیامبر خدا، معنى سلام بر تو را مى‏دانیم‏

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 204

اما «صلاة» چگونه است؟ فرمود: بگویید: خدایا بر محمّد و آل محمّد درود فرست چنان که بر ابراهیم و آل او فرستادى.

26. آیه مرج البحرین‏

، «دو دریا را پیش راند تا به هم رسیدند.» «1» جمهور از ابن عباس آورده‏اند که میان على و فاطمه علیهما السّلام برزخ و فاصله‏اى است که پیامبر است و از آن دو گوهر و مرجان که حسن و حسین هستند پدید آمده‏اند و این مرتبت براى هیچ یک از یاران پیامبر بدست نیامده است. «2»

27. آیه علم الکتاب‏

: «و هر کسى که

از کتاب آگاهى داشته باشد.» «3» جمهور روایت کرده‏اند که آن شخص على علیه السّلام است. «4»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 205

28.

 «در آن روز خداوند پیامبر و کسانى را که با او ایمان آورده‏اند فرو نگذارد.» «1» ابن عباس گفته، مراد على و یاران و شیعیان اوست. «2»

29. آیه خیر البریه‏

: «کسانى که ایمان آورده‏اند و کارهاى شایسته مى‏کنند بهترین آفریدگانند.» «3» جمهور از ابن عباس آورده‏اند هنگامى که این آیه نازل شد پیامبر فرمود: «اى على تو و شیعه تو مراد آیه هستید. تو و شیعه‏ات راضى و مورد رضایتید و دشمنان تو «4» را بگونه‏اى مى‏آورند که خشمگین رانده مى‏شوند

30.

 «او کسى است که آدمى را از آب بیافرید و او را نسب و پیوند ساخت و پروردگار تو به این کارها تواناست.» «5» ابن سیرین مى‏گوید: «آیه در باره پیامبر، على و ازدواج على علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام نازل‏

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 206

گردیده است.» «1»

31. آیات الصادقین و الراکعین:

 «با راستگویان باشید.» «2» جمهور بر آنند که آیه در باره على نازل «3» شده است همچنین گفتار خداوند بزرگ «با رکوع‏کنندگان رکوع کنید.» «4» در باره رسول خدا و على علیه السّلام فرود آمده است. «5»

32.

 «همه برادرند، بر تختها روبروى همند.» «6» در مسند احمد بن حنبل آمده که آیه در باره على علیه السّلام نازل شده است. «7»

33. آیه میثاق‏

: «و پروردگار تو از پشت بنى آدم فرزندانشان را بیرون آورد و آنان را بر خودشان گواه گرفت.» «8» جمهور روایت کرده‏اند که پیامبر فرمود: اگر مردم مى‏دانستند على چه زمانى امیر المؤمنین نامیده شد فضیلت او را انکار نمى‏کردند. او هنگامى امیر مؤمنان لقب گرفت که آدم میان روح و جسد بود. خداوند بزرگ مى‏فرماید: و پروردگار تو از پشت بنى آدم فرزندانشان بیرون آورد و آنان را بر خودشان گواه گرفت و پرسید: آیا من پروردگارتان نیستم؟

فرشتگان گفتند: آرى، پس خدا گفت: «من خداى شما هستم، محمّد پیامبر شما

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 207

و على امیر شماست. «1»

34. آیه صالح المؤمنین‏

: «و مؤمنان شایسته و فرشتگان از آن پس یاور او خواهند بود.» «2» مفسران اجماع و جمهور روایت کرده‏اند که مقصود على علیه السّلام است. «3»

35. آیه اکمال‏

: «امروز دین شما را به کمال رساندم و نعمت خود را بر شما تمام کردم ...» «4» جمهور از ابو سعید خدرى حدیث آورده‏اند که پیامبر در روز غدیر خم مردم را به سوى على دعوت کرد و فرمان داد تا پشته‏هاى خار بر هم نهادند و على را فرا خواند و دست او را بلند کرد تا جایى که مردم سپیدى زیر بغل پیامبر و على را دیدند. هنوز خلق پراکنده نشده بودند که این آیه فرود آمد. رسول خدا فرمود: «اللَّه اکبر بر کامل شدن دین و تمامیت نعمت و رضایت خدا به پیامبرى من و ولایت على بن ابى طالب پس از من. سپس گفت: هر که من مولاى اویم على مولاى اوست. خدایا ولى کسى باش که على را به ولایت برمى‏گزیند و دشمن آنکه على را دشمن مى‏دارد. یارى کن آن را که یاریش کند و سرافکنده ساز کسى که او را سرافکنده سازد.» «5» جمهور از ابن عباس آورده‏اند که گفت: «با جمعى از بنى هاشم نزد پیامبر نشسته‏

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 208

بودم که ستاره‏اى (شهابسنگ) فرود آمد. پیامبر فرمود: این ستاره به سراى هر که فرو افتد، او وصى من، پس از من است. گروهى برخاستند و شهاب را نگران شدند تا به خانه على بن ابى طالب فرود آمد. قوم گفتند: اى رسول خدا، تو در مهر على گمراه گشته‏اى «1»؛ پس خداوند نازل کرد:

 «سوگند به آن ستاره چون پنهان شد. که یار شما نه گمراه شده و نه به راه کج رفته است.» «2»

37.

خداوند (در سوره و العادیات) به اسبانى که در جهاد در راه او بکار رفتند، سوگند خورده است. در غزوه سلسله گروهى از اعراب در دره رمله گرد آمدند تا بر پیامبر در مدینه شبیخون زنند.

پیامبر به یاران خود فرمود: «چه کسانى براى نبرد با اینان حاضرند؟ گروهى از اصحاب صفه گفتند: ما را به هر سوى که خواهى روانه ساز. پیامبر میان آنها قرعه افکند و هشتاد تن از آنها و اصحاب دیگر برگزیده شدند. رسول خدا به ابو بکر فرمان پرچمدارى و حرکت به سوى بنى سلیم را داد. بنى سلیم پایان دره بودند. آنان مسلمین را شکستند و جمعى از ایشان را کشتند و ابو بکر گریخت. پیامبر عمر را گسیل داشت و همان رویداد تکرار شد. رسول خدا را ناخوش آمد. عمرو بن العاص گفت: مرا بفرست و پیامبر چنین کرد. او نیز گریخت و برخى از یارانش به قتل آمدند.

سپس امیر المؤمنین علیه السّلام را طلب کرد و تا مسجد احزاب او را مشایعت کرد و با گروهى بر سر ایشانش فرستاد. ابو بکر، عمر و عمرو بن العاص در میانه یاران او بودند.

امام شبانگاه راه مى‏پیمود و روز کمین مى‏کرد تا به مدخل و دهانه دره رسیدند عمرو عاص دانست که امیر مؤمنان بنى سلیم را درهم خواهد شکست، پس با ابو بکر گفت:

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 209

این زمین ددان و گرگان است و آنان از بنى سلیم خطرناک‏ترند. صلاح آن است که از بالاى دره درآییم. بدین سخن آهنگ فتنه و ویرانى کار داشت. ابو بکر را برانگیخت تا آن کلام با امیر المؤمنین بگفت. امام التفاتى نکرد. عمرو با عمر گفت و عمر با امام و امام پاسخى نداد.

سپیده دم ناگاه بر آن قوم تاخت و ایشان را فرو گرفت و خداوند نازل کرد «سوگند به اسبان نفس زننده» پیامبر از على علیه السّلام استقبال کرد امام فرود آمد و پیامبر به او گفت اگر نگران نبودم که گروههایى از امت من در باره تو چیزى بگویند که مسیحیان در باره مسیح گفتند، در ستایشت کلامى بر زبان مى‏راندم که بر هر قومى مى‏گذشتى خاک پایت را برمى‏گرفتند. بر زین نشین، خدا و پیامبرش از تو خرسندند.» «1»

38.

 «آیا آن کسى که ایمان آورده همانند کسى است که عصیان مى‏ورزد؟ نه برابر نیستند.» «2» مؤمن على علیه السّلام و فاسق ولید است. این مطلب را جمهور نقل کرده‏اند. «3»

39.

 «آیا آن کسى که از جانب پروردگار خویش دلیلى روشن دارد و زبانش بدان گویاست.» «4» جمهور گفته‏اند: «کسى که داراى دلیل روشنى است، پیامبر و شاهد او على علیه السّلام است.» «5»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 210

40.

 «و آن جوانه محکم شود و بر پاهاى خود بایستد.» «1» حسن بصرى گفته است: «اسلام به شمشیر على راست قامت ایستاد.» «2»

41.

 «به یک آب، سیراب مى‏شوند.» «3» جابر انصارى مى‏گوید، شنیدم که پیامبر فرمود: «مردم از درختان گوناگونند و من و تو اى على از یک درخت هستیم.» «4»

42.

 «از مؤمنان مردانى هستند که به پیمانى که با خدا بسته بودند وفا کردند.» «5» این آیه در حق على نازل شده است. «6»

43.

 «سپس کتاب را به کسانى از بندگانمان که برگزیده بودیم به میراث دادیم.» «7»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 211

آن شخص على علیه السّلام است. «1»

44.

 «بگو: این راه من است. من و پیروانم.» «2» آن کس على علیه السّلام است. «3»

45.

 «آیا کسى که مى‏داند آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده، حق است.» «4» مراد على علیه السّلام است. «5»

46.

 «آیا مردم پنداشته‏اند که چون بگویند، ایمان آورده‏ایم، رها شوند و دیگر آزمایش نشوند؟» «6» على علیه السّلام پرسید: «اى پیامبر خدا این فتنه و آزمون چیست؟ پیامبر فرمود: این آزمون به سبب تو خواهد بود، تو مورد دشمنى قرار مى‏گیرى، مهیا باش.» «7»

47-

. «با آنکه راه هدایت بر ایشان آشکار شده بود با پیامبر مخالفت ورزیدند.» «8» در ماجراى امت با على علیه السّلام نازل شده است. «9»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 212

48.

 «و هر شایسته انعامى را نعمت دهد.» «1» مراد على علیه السّلام است. «2»

49.

 «پس کیست ستمکارتر از آن که بر خدا دروغ مى‏بندد و سخن راستى را که بر او آمده است تکذیب مى‏کند.» «3» این آیه در باب کسانى است که گفتار پیامبر در فضیلت على را انکار نموده‏اند. «4»

50.

 «و گفتند: خدا ما را بسنده است و چه نیکو یاورى است.» «5» ابو رافع مى‏گوید: «پیامبر على را به طلب ابو سفیان فرستاد و عربى از خزاعه با آنها روبرو شد و گفت: مردم علیه شما گرد آمده‏اند، بترسید، اما این سخن بر ایمان آنها افزود و گفتند: خدا ما را بس است و او نیکو وکیلى است.» «6»

51.

 «و در کارزار مؤمنان را خدا بسنده است.» «7» در قرائت ابن مسعود: به وسیله على آمده است. «8»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 213

52.

 «و ذکر جمیل مرا در دهان آیندگان انداز.» «1» آن شخص على علیه السّلام است که ولایت او بر ابراهیم عرضه شد و او گفت: «خدایا على علیه السّلام را از نسل من قرار ده و پروردگار چنین کرد.» «2»

53. سوره عصر

: «سوگند به این زمان، که آدمى در خسران است.» «3» مراد ابو جهل است.

 «جز آنان که ایمان آوردند.» یعنى على و سلمان «4».

54.

 «و یک دیگر را به صبر سفارش کردند.» «5» ابن عباس مى‏گوید: آن، على علیه السّلام است. «6»

55. آیه سابقون‏

 «نخستین از مهاجران» «7» مراد على و سلمان است. «8»

56.

 «و تواضع‏کنندگان را بشارت ده» تا «و از آنچه روزیشان داده‏ایم انفاق مى‏کنند.» «9» على از آنها است. «10»

57.

 «کسانى که پیش از این مقرر کرده‏ایم که به آنها نیکویى کنیم.» «11» على از آن جماعت است. «12»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 214

58.

 «هر کس کار نیکى انجام دهد.» «1» على علیه السّلام فرمود: «حسنه، دوستى ما خاندان پیامبر است و سیئه دشمنى ماست. هر کس با آن سیئه بیاید خدایش به چهره در آتش افکند.»»

 

59.

 «آواز دهنده‏اى در میان آنان آواز دهد که لعنت خدا بر کافران باد.» «3» آن مؤذن على است. «4»

60.

 «چون خدا و پیامبرش شما را به چیزى فرا خوانند که زندگیشان مى‏بخشد.» «5» یعنى براى ولایت على بن ابى طالب دعوت مى‏کنند. «6»

61.

 «در جایگاهى پسندیده، نزد فرمانروایى توانا» «7» منظور على علیه السّلام است. «8»

62.

 «و چون داستان پسر مریم آورده شد قوم تو به شادمانى فریاد زدند.» «9» پیامبر به على که بر او هزاران درود باد فرمود: «در تو مثلى از عیسى است. گروهى دوستش داشتند و به سبب او هلاک شدند و جمعى دشمنش انگاشتند و بدان جهت‏

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 215

هلاک گشتند.» منافقان گفتند: «آیا براى عیسى على جز مثلى نبود؟» این آیه نازل شد. «1»

63.

 «و از آفریدگان ما گروهى هستند که به حق راه مى‏نمایند و به عدالت رفتار مى‏کنند.» «2» امام على علیه السّلام فرمود: آن امت، ما (من و شیعه من) هستیم. «3»

64.

 «آنان را بینى که رکوع مى‏کنند، به سجده مى‏آیند.» «4» آیه در باره على فرود آمده است. «5»

65.

 «کسانى که مردان مؤمن و زنان مؤمن را بى‏هیچ گناهى که کرده باشند مى‏آزارند.» «6» مراد امیر المؤمنین است زیرا گروهى از منافقان او را مى‏آزردند و تکذیب مى‏کردند. «7»

66.

 «و خویشاوندان نسبى از مؤمنان و مهاجران به یک دیگر سزاوارترند.» «8» مقصود على علیه السّلام است زیرا مؤمن، مهاجر و صاحب رحم بود. «9»

67. آیه بشارت‏

 «و مؤمنان را بشارت ده که در نزد پروردگارشان پایگاهى رفیع دارند.» «10»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 216

آیه در ولایت على نازل شده است. «1»

68. آیه اطاعت‏

 «از خدا اطاعت کنید و از رسول و اولو الامر خویش فرمان برید.» «2» حضرت على از آنهاست. «3»

69.

 «در روز حج بزرگ از جانب خدا و پیامبرش به مردم اعلام مى‏شود.» «4» در مسند احمد آمده است: «آن شخص على است، هنگامى که آیاتى از سوره برائت را ابلاغ کرد. پیامبر او را با ابو بکر روانه ساخت و على را در پى او فرستاد که ابو بکر را بازگرداند و خود به این مهم رهسپار شد. پیامبر فرمود: خدایم فرمان داده است که برائت را جز من یا کسى از من ابلاغ نمى‏کند.» «5»

70.

 «زندگى خوش و بازگشتگاه نیکو از آن کسانى است که ایمان آورده‏اند و کارهاى شایسته کرده‏اند.» «6» ابن سیرین مى‏گوید: «طوبى درختى در بهشت است که اصل آن در حجره على است و حجره‏اى در بهشت نیست مگر آنکه شکوفه‏هاى آن درخت در آن است. «7»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 217

71.

 «و اگر ترا ببریم از آنها انتقام مى‏گیریم.» «1» ابن عباس مى‏گوید این انتقام بدست على است. «2»

72.

 «آیا این مرد با آن کسى که مردم را به عدل فرمان مى‏دهد و خود بر راه راست مى‏رود برابر است؟» «3» از ابن عباس روایت شده که آن شخص على علیه السّلام است. «4»

73.

 «سلام بر خاندان یاسین» «5» از ابن عباس نقل شده که مقصود آل محمّد صلّى اللَّه علیه و آله است. «6»

74.

 «و هر کس که از کتاب آگاهى داشته باشد.» «7» آن کس على است.

75.

 «اما هر کسى که نامه اعمالش را بدست راستش دهند.»»

 ابن عباس گوید: «او على است.» «9»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 218

76.

 «هر کینه‏اى را از دلشان برکنده‏ایم، همه برادرند، بر تختها روبروى همند.» «1» از ابو هریره نقل شده که على بن ابى طالب به پیامبر گفت: «اى رسول خدا کدامیک از ما نزد تو محبوبتریم، من یا فاطمه؟ حضرت فرمود: فاطمه را دوست‏تر مى‏دارم و ترا عزیزتر. اى على، گویا من و تو بر کنار حوض من ایستاده‏ایم و تو مردم را از آن باز مى‏دارى. ظرفهایى به شمار ستارگان آسمان وجود دارد و تو، حسن، حسین، فاطمه و عقیل و جعفر در بهشت هستید. برادروار برابر هم نشسته‏اید و تو با شیعه‏ات در بهشت ساکنید. سپس پیامبر خواند: «همه برادرند، بر تختها روبروى همند.» هیچ کس به قفاى همنشین خود نمى‏نگرد.» «2»

77.

 «و کشاورزان را به شگفتى وادارد تا آنجا که کافران را به خشم آورد.» «3» مراد على علیه السّلام است. «4»

78.

 «یا بر مردم به خاطر نعمتى که خدا از فضل خویش به آنان ارزانى داشته حسد مى‏برند؟» «5»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 219

امام باقر علیه السّلام فرمود: مردم ما هستیم. «1»

79.

 «خدا نور آسمانها و زمین است. مثل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى باشد. آن چراغ درون آبگینه‏اى و آن آبگینه چون ستاره‏اى درخشنده. از روغن درخت پر برکت زیتون که نه خاورى است و نه باخترى افروخته باشد. روغنش روشنى بخشد هر چند آتش بدان نرسیده باشد. نورى افزون بر نور دیگر. خدا هر کس را بخواهد به آن نور هدایت مى‏کند. «2» حسن بصرى در تفسیر این آیه گفته است: چراغدان فاطمه است و چراغ حسن و حسین. فاطمه چون ستاره‏اى درخشنده در میان زنان جهان است. درخت پر برکت، ابراهیم است که خاورى و باخترى (یهودى و نصرانى) نیست. «روغنش روشنى مى‏بخشد»، یعنى دانش از او فرو مى‏بارد و «نورى افزون بر نور دیگر» یعنى امامى پس از امام دیگر و «خدا هر کس را بخواهد به آن نور هدایت مى‏کند» بدین معناست که خدا هر که را بخواهد به ولایت آن امامان هدایت مى‏کند. «3»

80.

 «خودتان را نکشید هر آینه خدا با شما مهربان است.» «4» ابن عباس مى‏گوید: خاندان پیامبرتان را نکشید که خداوند به شما رحیم است. «5»

81.

 «خدا از میان آنها کسانى را که ایمان آورده‏اند و کارهاى شایسته کرده‏اند به آمرزش و پاداش بزرگ وعده داده است.» «6» از ابن عباس روایت است که گروهى از پیامبر در باره‏

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 220

شأن نزول این آیه پرسش کردند. فرمود: «روز قیامت پرچمى از نور سپید برافراشته مى‏گردد و ندا دهنده‏اى بانگ مى‏زند: سرور مؤمنان برخیزد و با او، کسانى که به بعثت پیامبر باور داشتند. على بن ابى طالب برمى‏خیزد و پرچمى از نور سپید به او مى‏دهند. همه همنشینان از مهاجر و انصار فروتر از او قرار مى‏گیرند و دیگرى با ایشان در آمیخته نمى‏گردد. على بر منبرى از نور خداوند مى‏نشیند و همه یکان به یکان بر او عرضه مى‏شوند. او به هر کس پاداش و نور او را عطا مى‏کند، هنگامى که آخرین نفر گذشت به آنان گفته مى‏شود: ویژگیها و منزلهاى خود را در بهشت دانستید. خداى شما مى‏گوید: نزد من براى شما آمرزش و پاداش بزرگى (بهشت) است. پس على برمى‏خیزد و مردم زیر پرچم او با او هستند تا همه را به بهشت داخل مى‏کند سپس به منبرش باز مى‏گردد و پیوسته مؤمنان بر او عرضه مى‏شوند و به اندازه بهره‏اى که (از معرفت و طاعت) او دارند از بهشت بهره مى‏برند و گروهى به آتش مى‏افتند و این معناى گفتار خداى بزرگ است: «کسانى که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده‏اند راستگویان و راستکارانند. و شهیدان در نزد پروردگارشان هستند.

صاحب پاداش و نور خویشند.» «1» مراد مؤمنان نخستین و اهل ولایت است. و گفتار خداى بزرگ: «آنها که کافرند و آیات ما را تکذیب مى‏کنند.» «2» منظور از ولایت حق على علیه السّلام است و حق على بر همه جهانیان واجب است. «آنان در جهنمند.» «3» و آنان کسانى هستند که على ایشان را به دوزخ مى‏افکند و سزاوار جهنم هستند. «4»

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 221

82. آیه استرجاع‏

 «کسانى که چون مصیبتى به آنها رسید گفتند: ما از آن خدا هستیم و به او بازمى‏گردیم. صلوات و رحمت پروردگارشان بر آنان باد که هدایت یافتگانند.» «1» این آیه در باره امیر المؤمنین نازل شد هنگامى که خبر شهادت حمزه- خدایش از او خشنود باد- به على رسید. فرمود: «ما از خداییم و به سوى او بازمى‏گردیم» «2» پس این آیه فرود آمد.

83.

در مسند احمد بن حنبل به روایت از ابن عباس آمده است: هیچ آیه‏اى در قرآن نیست جز آنکه على سر و رهبر و شریف و امیر آن است و همانا خداوند یاران محمّد را در قرآن نکوهش کرده ولى از على جز به نیکى یاد نکرده است. «3» و از ابن عباس روایت است که: آنچه از کتاب خدا در حق على نازل شده است در حق هیچ کس فرود نیامده است. «4» و از مجاهد روایت است که در باره على هفتاد آیه نازل شده است. «5» و از ابن عباس روایت شده که هیچ آیه‏اى در قرآن با «اى مؤمنان» آغاز نشد که‏

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 222

على سر و امیر آن نبود. «1» بر او هزاران درود و ستایش باد.

84.

حافظ محمّد بن موسى شیرازى که از دانشمندان از اهل سنت است روایتى از ابن عباس را از تفاسیر شیعه استخراج کرده است که در آن ابن عباس در باره آیه «از اهل کتاب بپرسید.» «2» گفته است که اینان محمّد، على، فاطمه، حسن و حسین هستند.

آنها اهل ذکر و علم و عقل و بیان هستند و آنان اهل بیت پیامبر، معدن پیامبرى و فرودگاه فرشتگانند. به خدا سوگند پروردگار مؤمن را مؤمن ننامیده است مگر براى بزرگداشت امیر المؤمنین! همین روایت را سفیان ثورى از سدى، از حارث باز گفته است. «3»

85.

در باب گفتار خداى «از چه پرسش مى‏کنند؟ از آن خبر بزرگ» «4» حافظ «5» با اسناد خود از سدى از پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله نقل مى‏کند: «ولایت على در قبرها مورد پرسش قرار مى‏گیرد.

مرده‏اى در شرق و غرب، خشکى و دریا نیست که نکیر و منکر از او در باره ولایت امیر المؤمنین پرسش نکنند. آنها چنین پرسش مى‏کنند: «خداى تو کیست؟ دین تو چیست؟ پیامبرت کدام است و امامت چه کسى است؟» از او، از ابن مسعود روایت شده است که، جانشینى خدا براى سه نفر تحقق‏

                        نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 223

یافت: آدم که خداوند فرمود «من در زمین خلیفه‏اى مى‏آفرینم.» «1» داود که در باره او گفته شد «اى داود ما تو را خلیفه روى زمین گردانیدیم.» «2» و سومین خلیفه على بن ابى طالب است که خداوند فرمود: «خدا به کسانى از شما که ایمان آورده‏اند و کارهاى شایسته کرده‏اند وعده داد که در روى زمین جانشین دیگرانشان کند همچنان که مردمى را که پیش از آنها بودند جانشین دیگران کرد.» مراد از پیشینیان آدم و داود است. «3» «و دینشان را که خود برایشان پسندیده است استوار سازد.» مقصود اسلام است. «و وحشتشان را» یعنى از مردم مکه «به امنیتى» از (اهل مدینه) بدل کند. «مرا مى‏پرستند و هیچ چیزى را با من شریک نمى‏کنند.» یعنى به یگانگى و توحید مرا پرستش کنند. «و آنان که از این پس ناسپاسى کنند.» مقصود کفر به ولایت على است «آنها نافرمانند» «4» یعنى از خدا و پیامبر او سرکشى نموده‏اند. «5» تمام این روایت به نقل و تواتر و شهرت از جمهور است‏

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد