(احادیث قدسى) 1- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند- عزّ و جلّ- مىفرماید: «محبوبترین چیزى که بندهام مرا به آن پرستش کرده، نصیحت (اقرار به یگانگى و احتراز از شرک و ...) براى من است». 2- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «هر گاه بندهام را با از دست دادن دو چشمانش بیازمایم، و شکیبایى پیشه کند، در قبال صبرش در مورد دو چشمانش بهشت را به او مىدهم». 3- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند- عزّ و جلّ- مىفرماید: «چون بنده دیدار مرا دوست بدارد، دیدارش را دوست مىدارم، اگر در خلوت یادم کند، در خلوت یادش مىکنم، و چون در میان گروهى یادم کند، در میان گروهى بهتر یادش مىکنم، و چون یک وجب نزدیکم شود، یک ذراع به او نزدیک مىشوم و چون یک ذراع به من نزدیک شود، یک باع (به اندازه دو بازوى انسان) به او نزدیک مىشوم». 4- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «هر گاه بندهام دیدارم را دوست بدارد، دیدارش را دوست مىدارم، و هر گاه او دیدارم را ناپسند دارد، دیدارش را ناپسند مىدارم». 5- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: چون خداوند بندهاى را دوست بدارد، به جبریل ندا مىدهد: بىگمان من
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 265
فلانى را دوست داشتم، پس او را دوست بدار. [رسول خدا (ص)] فرمود: آنگاه جبریل در آسمان ندا مىدهد پس از آن محبت او در دل اهل زمین مىافتد. و این فرموده خداوند متعال است: (کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند، به زودى [خداى] رحمان براى آنان محبّتى [در دلها] قرار مىدهد) [مریم، 96] و چون خداوند نسبت به بندهاى ناخشنود باشد، به جبرئیل ندا مىدهد؛ من نسبت به فلانى ناخشنودم، جبریل نیز در آسمان ندا مىدهد، آنگاه بعض و کینه او در دل اهل زمین مىافتد». 6- از انس بن مالک روایت شده است که پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: روز قیامت به کافر گفته مىشود. «بازگو، اگر به اندازه پرى زمین طلا داشتى، آیا او را بلا گردان خود مىساختى؟» مىگوید: آرى. به او گفته مىشود:
«در حالى که در دنیا آسانتر از این از تو خواسته شد [و انجام ندادى]». 7- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند- عزّ و جلّ- مىفرماید: «هر گاه بندهام قصد کار بدى کند، آن را به زیان او ننویسید، و اگر آن را به انجام رساند، آن را فقط یک بدى بنویسید.
و هر گاه اراده کرد کارى نیک انجام دهد و آن را به انجام نرساند، آن را براى او کارى نیک بنویسید، اگر انجامش داد، آن را برایش ده نیکى بنویسید». 8- پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله در حالى که از پروردگارش- عزّ و جلّ- حکایت مىنمود، فرمود: «بندهام مرتکب گناهى شد و گفت: خداوندا گناهم را ببخشاى.
آنگاه خداوند- تبارک و تعالى- فرمود:
بندهام مرتکب گناهى شد و دانست که پروردگارى دارد که گناه را مىآمرزد و به سبب ارتکاب گناه مورد مؤاخذه قرار مىدهد.
سپس بارى دیگر مرتکب گناه شد و گفت: پروردگارا گناهم را ببخشاى.
و خداوند- تبارک و تعالى- فرمود:
بندهام مرتکب گناهى شد و دانست پروردگارى دارد که گناه را مىآمرزد، و به سبب ارتکاب گناه مؤاخذه مىکند.
آنگاه بارى دیگر مرتکب گناه شد و گفت: پروردگارا گناهم را ببخشاى. و خداوند- تبارک و تعالى- فرمود: بندهام مرتکب گناهى شد و دانست که پروردگارى دارد که
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 267
گناه را مىآمرزد و به سبب ارتکاب گناه مواخذه مىکند. هر آنچه مىخواهى انجام ده، تو را بخشیدم». 9- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند- عزّ و جلّ- مىفرماید: «خشمم بر کسى که نسبت به آن که جز من یاورى ندارد، ستم روا دارد، شدّت مىیابد». 10- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: چون بنده بگوید: «لا إله إلّا اللَّه» خداوند متعال مىفرماید: «اى ساکنان آسمانم، گواه باشید، گویندهاش را بخشیدم». 11- از زید بن خالد جهنى روایت شده است: که گفت: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نماز صبح را در حدیبیه در پى باران یا شب هنگام براى ما خواند و وقتى پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله از نماز فراغت یافت روى به مردم نمود و گفت: آیا مىدانید، پروردگارتان چه فرمود: عرض کردند: خداوند و فرستادهاش داناترند. فرمود:
«از بندگانم کسانى به من مؤمن و کسانى دیگر کافر شدند، اما کسانى که گفتند: باران به فضل و بخشایش الهى برما بارید، به من مؤمن و به (تأثیر) ستارگان کافرند.
و امّا کسانى که گفتند: باران، به (تأثیر) فلان و بهمان ستاره بر ما بارید، به من کافر و به ستارگان مؤمناند. 12- پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال- عزّ و جلّ- مىفرماید: «براى بندگان نیکوکار خویش چیزهایى فراهم دیدهام که نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده و نه بر قلب بشرى خطور کرده است.» 13- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: فرزند آدم در روز قیامت چنان آورده مىشود که گویى برّهاى است، آنگاه پیش روى خداوند متعال ایستانده مىشود و خداوند متعال به او مىفرماید:
«به تو عنایت کردم، بخشیدم و به تو نیکى کردم، تو چه کار کردى؟»
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 269
گوید: پروردگارا گردش آوردم، زیادش کردم و بیشتر از آنچه که بود، رهایش کردم، مرا بازگردان تا آن را به نزد تو آرم- پس اگر بندهاى ره توشهاى براى آخرتش از پیش نفرستاده باشد، به آتش انداخته مىشود. 14- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «بر امتت پنج نماز فرض کردم و به نزد خویش عهد کردم، هر آن کس که آنها را در وقتشان بگزارد، به بهشتش درآرم، و کسى که بدانها پایبند نباشد، عهدى نزد من ندارد.» 15- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند- تبارک و تعالى- مىفرماید: «من بىنیازترین کسان از شرک هستم ... اگر کسى کارى کند و دیگرى را با من در آن کار شریک سازد، او را با شرکش وامىگذارم». 16- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روایت شده است که مورچهاى یکى از پیامبران را نیش زد، دستور داد که خانه مورچگان را سوزاندند، خداوند متعال به او وحى نمود: «آیا در برابر آنکه مورچهاى به تو نیش زد، یکى از امّتهاى تسبیح گوى را هلاک کردى؟». 17- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: از پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله روایت شده است که گفت: وقتى ایّوب (ع) عریان بود و تن مىشست، ملخى طلایى بر رویش افتاد، ایوب آن را به لباسش پیچید. آنگاه پروردگارش به او ندا داد: «آیا تو را از آن بىنیاز نساختهام؟» عرض کرد: آرى، سوگند به عزّت تو، هرگز از برکت تو بىنیاز نتوانم شد. 18- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «من بىنیازترین کس از شرک هستم، اگر کسى کارى انجام دهد و در آن کسى جز مرا شریک سازد، نصیب من نیز او را باشد، و من جز
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 271
عملى را که برایم خالص باشد، نمىپذیرم». 19- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: بخشاینده منم، «رحم» را من آفریدهام و نامى برگرفته از نام خویش بر آن نهادم هر آن کس که آن را پیوسته دارد، من نیز رحمت خویش را براو پیوسته مىدارم و هر آن کس که آن را بگسلد و پارهاش کند، من نیز رحمت خویش را از او قطع و دریغ مىکنم». 20- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند- عزّ و جلّ- در روز قیامت آسمانها را درهم مىپیچد، آنگاه آنها را به دست (قدرت) راست خویش مىگیرد و مىفرماید: «فرمانروا منم، کجایند خودکامگان؟ کجایند متکبران؟ آنگاه با دست (قدرت) چپ خویش زمین را درهم مىپیچد و مىگوید: من فرمانروایم، کجایند. خودکامگان؟ کجایند متکبّران؟». 21- از ابن أنس روایت شده است که گفت: شنیدم رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله مىفرمود: خداوند متعال بندگان را برمىانگیزد، آنگاه آنان را چنان که دور دستان هم مثل آنان که نزدیکند مىشنوند، با صوتى مورد ندا قرار مىدهد، «منم فرمانروا، منم حسابرس و پیروزمند». 22- از انس بن مالک روایت شده است: که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله این آیه را خواند: «هُوَ أَهْلُ التَّقْوى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ». و فرمود: خداوند- عزّ و جلّ- مىفرماید:
«سزاوارم که از من پروا شود، و با من معبودى دیگر قرار داده نشود و هر آن کس از آنکه معبودى دیگر با من قرار دهد، بپرهیزد، من سزاوار آنم که او را بیامرزم». 23- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «من سوّمین دو شریک هستم، تا زمانى که
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 273
یکى به دیگرى خیانت نکرده است، اگر خیانت کند، از میان آنان خارج مىشوم (دیگر با رحمت خود به شراکت آنها برکت نمىدهم). 24- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند پاک مىفرماید: «من بهترین شریک هستم، هر آن کس که در عمل خویش با من شریک آرد، آن عمل براى شریک من است نه براى من. و من جز عملى را که فقط خالصانه براى من باشد، نمىپذیرم». 25- از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روایت شده است که فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «من همنشین کسى هستم که یادم کند». 26- خداوند پاک فرمود: «مرا یاد کنید، من نیز با نعمت خویش یادتان مىکنم، مرا با طاعت و عبادت یاد کنید، من نیز شما را با نعمتها، نیکى، بخشایش و خشنودى یاد مىکنم». 27- از ابى بن کعب روایت شده است: که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله در کنار آبگیر قبیله بنى غفار بود که جبریل (ع) به نزد او آمد و گفت: خداوند- عزّ و جلّ- به تو فرمان مىدهد که قرآن را به یک قرائت بر امّتت بخوان.
آن حضرت فرمود: از خداوند عفو و بخشش او را خواهانم، امّت من توان این کار را ندارند. دیگر بار به حضور آن حضرت صلّى اللَّه علیه و آله رسید و گفت: خداوند- عزّ و جلّ- به تو فرمان مىدهد که با دو قرائت قرآن را بر امّتت بخوان.
آن حضرت فرمود: از خداوند عفو و بخشش او را خواهانم، امّت من توان این کار را ندارند. آنگاه براى بار سوّم آمد و گفت: خداوند- عزّ و جلّ به تو فرمان مىدهد که قرآن را به سه قرائت بر امّتت بخوان.
آن حضرت فرمود: از خداوند، عفو و بخشش او را خواهانم، امت من توان این کار را ندارند. آنگاه براى بار چهارم آمد و گفت: خداوند- عزّ و جلّ- به تو فرمان مىدهد که قرآن را به هفت قرائت بر امّتت بخوان، به هر قرائتى که بخوانند، به راه راست رفتهاند».
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 275
28- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «رحمت من قرین گمان بنده من است، هر گاه مرا یاد کند، با او هستم. اگر مرا تنها یاد کند، من نیز او را تنها یاد مىکنم و اگر در میان گروهى مرا یاد کند، من نیز در میان گروهى بهتر از آنان او را یاد مىکنم. و اگر یک وجب به من نزدیک شود، من یک ذراع به او نزدیک مىشوم و اگر یک ذراع به من نزدیک شود، من به اندازه فاصله دو دست باز به او نزدیک مىشوم. و اگر آهسته به سوى من آید، من شتابان به سوى او مىآیم». 29- از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روایت شده است که فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «رحمت من قرین گمان بنده من است. هرجا که مرا یاد کند، همراه او هستم- سوگند به خداوند، خداوند از توبه بندهاش بیشر از کسى شاد مىشود که گمشدهاش را در بیابان بیابد- و هر آن کس یک وجب به من نزدیک شود، یک ذراع به او نزدیک مىشوم و اگر کسى یک ذراع به من نزدیک شود، من به فاصله دو دست باز به او نزدیک مىشوم و اگر آهسته رو به سوى من نهد، من شتابان رو به سوى او مىنهم». 30- پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: «خداوند چنین متکفّل کسى مىشود که در راه او بیرون رود و این در حالى باشد جز ایمان به من و تصدیق فرستادگانم او را به این کار واندارد: او را با پاداش و غنیمتى که به آن رسد، بازگردانم یا وارد بهشتش سازم.
اگر امّتم به زحمت نمىافتاد، در پى هیچ سریهاى از پاى نمىنشستم و دوست مىداشتم که من در راه خداوند کشته مىشدم، آنگاه زنده مىگشتم، باز کشته مىشدم و باز زنده مىگشتم و باز کشته مىشدم». 31- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: پروردگارمان از شخصى که در راه خدا به پیکار برخاست و شکست خورد- و سرانجام آنچه را که به سرش مىآید، بداند و برگردد تا اینکه خونش ریخته شود، خشنود مىشود. و خداوند متعال به فرشتگانش مىفرماید:
«به بندهام بنگرید با امید به پاداشى که به نزد من است و از بیم عذابى که به نزد من است، بازگشت تا اینکه خونش ریخته شد».
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 277
32- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال بهشتیان را وارد بهشت مىکند و هر آن کس را که بخواهد مشمول بخشایش خود قرار مىدهد و دوزخیان را وارد دوزخ مىکند، آنگاه مىفرماید:
«به کسى که در دلش به کمترین میزانى ایمان مىیابید، بنگرید و او را (از آتش جهنم) بیرون آورید.
از آن روى سیاهانى را بیرون مىآورند که سوختهاند و در نهر «حیاة» باقى گذاشته مىشوند و در آن همچون دانه به جانب سیل مىرویند. آیا ندیدهاید که چگونه زرد و پیچیده بر مىآید. 33- از پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله روایت شده است که فرمود: وقتى خداوند آفرینش را پدید آورد، در کتابش در حالى که فرارویش بر عرش قرار داشت- بر خود مقرر داشت که: «رحمت و بخشایش من بر خشم و غضبم چیره و فراگیر است». 34- از انس بن مالک از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روایت شده است که خداوند- عزّ و جلّ- فرمود: «امّتت پیوسته مىگویند: «ما کذا؟» این چیست.
تا اینکه مىگویند: هستى را خداوند آفریده است، خداوند را چه کسى آفریده است». 35- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «از بندگان مؤمنم، بندگانى هستند که کار دینشان جز با بىنیازى، فراخى و تندرستى راست نمىآید، پس آنان را با بىنیازى، فراخى و تندرستى مىآزمایم در نتیجه کار دینشان بر آن راست مىآید.
و از بندگان مؤمن من، بندگانى هستند که کار دینشان جز با تنگدستى، بینوایى و بیمارى در بدن راست نمىآید، پس آنان را با تنگدستى، بینوایى و بیمارى در بدن مىآزمایم، در نتیجه کار دینشان راست مىآید.
من نسبت به آنچه کار دین بندگان مؤمنم با آن راست مىآید، داناترم.
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 279
و کسانى از بندگان مؤمنم هستند که در عبادت من مىکوشند، و از خواب و از بستر لذّتبخش خویش بر مىخیزند و شبان را براى عبادت من کوشش مىکنند و خود را در عبادتم به زحمت مىاندازند، پس، از سر توجه و مهرى که به او دارم یک شب و دو شب پینکى را بر او چیره مىگردانم. و مىخوابد تا اینکه صبح شود. و در حالى بر مىخیزد که از خویش نفرت دارد، و بر خود عیب مىگیرد و اگر او را با عبادتم وامىگذاشتم، از آن عجب مىیافت و عجب به فتنه در اعمالش منجر مىشد، در نتیجه به سبب آن کارى انجام مىداد که به سبب عجب اعمالش و خشنودى از نفس خویش منجر به هلاکتش مىشد تا اینکه گمان مىبرد که به منزلت «عابدین» نایل آمده است و در عبادتش از کوتاهى بسى فراتر رفته است و آن هنگام در حالى که گمان مىبرد به من نزدیک مىشود، از من دور مىگردد.
عبادتگزاران بر کارهایى که براى رسیدن به پاداش من انجام مىدهند اعتماد نمىکنند و آنان اگر خویشتن و زندگانیشان را در انجام پرستش من به سختى مىافکندند به نسبت کرامتم و نعمت بهشتم و درجات بلندى که در نزد من است و آنان آن را مىطلبیدند، کوتاهى کرده و به کنه عبادتم نمىرسیدند، حال آنکه باید به رحمت من اعتماد و به فضل من خشنود و به حسن ظنّ خود نسبت به من باید دلشاد باشند که در این صورت رحمت من آنان را در بر مىگیرد و چون به خشنودى و آمرزش من نایل آیند، عفو من شامل حالشان مىشود که من خداوند رحمان و رحیم هستم و به این نام نامبردار شدهام. 36- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند- تبارک و تعالى- مىفرماید: «ما مال را براى برپا داشتن نماز و پرداخت زکات فرو فرستاده (پدید آورده) ایم، و اگر فرزند آدم، یک وادى [پر از طلا و نقره] داشته باشد، دوست مىدارد، دو وادى داشته باشد و اگر دو وادى داشته باشد، دوست مىدارد، یکى دیگر به آنها ضمیمه گردد، شکم [و دهان] فرزند آدم را جز خاک پر نمىکند، آنگاه خداوند، روى رحمت به سوى کسى مىکند که او رو به سوى خداوند آورد». 37- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: چون فرزند بندهاى بمیرد، خداوند متعال به فرشتگانش مىفرماید:
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 281
«جان فرزند بندهام را ستاندید؟».
عرض مىکنند: آرى. مىفرماید: میوه دلش را گرفتید؟ عرض مىکنند: آرى.
مىفرماید: «بندهام، چه گفت؟» عرض مىکنند: حضرتت را سپاس گزارد و «إنا للَّه و إنّا إلیه راجعون» گفت.
خداوند متعال مىفرماید: در بهشت براى بندهام خانهاى بسازید و آن را «بیت الحمد» بنامید. 38- از عبد اللَّه بن ابى طلحه از پدرش روایت شده است که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله در حالى که شادمانى در چهره مبارکش هویدا بود، روزى آمد و فرمود:
«فرشته (جبرئیل) به نزد من آمد و گفت: اى محمد، آیا این تو را خشنود نمىکند که هیچ کس بر تو رحمت نمىفرستد مگر آنکه ده بار بر او رحمت مىفرستم و کسى به تو درود نمىگوید مگر آنکه ده بار بر او درود مىگویم». 39. رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: جبرئیل، مهتر فرشتگان با من سخن گفت و گفت، خداوند، سرور مهتران- عزّ و جلّ- مىفرماید: «اللَّه» منم، معبود راستینى جز من نیست، هر آن کس به توحید اقرار کند، وارد حصن من شده است، کسى که وارد حصن من شود از عذاب من ایمن است. 40- از عبد اللَّه بن مسعود روایت شده است که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود:
«من [حال و وضع] آخرین کسى را که از آتش جهنم نجات مىیابد و آخرین کسى که به بهشت در مىآید، مىدانم: مردى چهار دست و پا از آتش جهنم بیرون مىآید و خداوند متعال به او مىفرماید: «برو وارد بهشت شو. به بهشت مىآید، امّا برایش چنان وانمود مىشود که بهشت پر شده است. باز مىگردد و عرض مىکند:
پروردگارا، آن را پر یافتم.
خداوند متعال به او مىفرماید: «برو و وارد بهشت شو». باز به بهشت مىآید و برایش چنان وانمود مىشود که بهشت پر است. باز بر مىگردد و عرض مىکند:
پروردگارا، آن را پر یافتم؟
باز خداوند متعال به او مىفرماید: «برو و وارد بهشت شو. پس همانا تو [پاداشى] مانند دنیا و ده
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 283
برابر دیگر مانند آن خواهى داشت، یا- شک از راوى است- ده چند دنیا خواهى داشت. رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: او عرض مىکند: [خداوندا] آیا مرا به ریشخند گرفتهاى، در حالى که تو فرمانروایى [هیچ گاه چنین کارى نمىکنى]؟ راوى گفت:
چون به رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نگریستم، دیدم که لبخندى زد و دندانهاى آسیاى آن حضرت آشکار شد و فرمود: گفته مىشود: «چنین کسى کم منزلتترین بهشتیان است». 41- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «هر بندهاى که از من فرمان برد، به دیگرىاش نمىسپارم، و هر آن بندهاى که از فرمان من سرباز زند، او را به خودش وامىگذارم، آنگاه باکى ندارم که در کدامین وادى هلاک مىگردد. 42- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «هر بندهاى از بندگانم که جهت مجاهدت در راه من و کسب خشنودیهایم، از خانه بیرون رود، برایش تضمین مىکنم که او را برگردانم، اگر بازش گردانم، با پاداش و غنیمتى است که بدان رسیده است و اگر روحش را قبض کنم، او را مىبخشم و مورد رحمت قرار مىدهم و وارد بهشتش مىسازم». 43- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال روز قیامت مىفرماید:
«کجایند، آنان که براى شکوه من همدیگر را دوست مىداشتند، امروز آنان را در پرتو خویش مىگیرم، روزى که پرتو و سایهاى جز پرتو و سایه [رحمت] من وجود ندارد». 44- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: فرشتگان روح مردى از پیشینیانتان را قبض کردند و گفتند: آیا هیچ کار نیکى انجام دادهاى؟ گفت: خیر. گفتند: به یاد آر. گفت:
به مردم قرض مىدادم و به پسرانم دستور مىدادم به آنان که بىچیزند، مهلت دهند و از توانگران درگذرند. رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال فرمود: «از او درگذرید». 45- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: «از میان پیشینیانتان مردى بود که در بدنش زخمى داشت،
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 285
بسیار بىقرارى کرد، آنگاه چاقویى برداشت و با آن دستش را برید و خون بند نیامد تا آنکه مرد؛ خداوند متعال فرمود: «بندهام در باره خودش از من پیشى گرفت (پیش از تقدیر من خود را به هلاکت افگند) بهشت را بر او حرام گرداندم». 46- از پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله روایت شده است که فرمود: وقتى بهشتیان وارد بهشت شوند- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود- خداوند- تبارک و تعالى مىفرماید:
«آیا مىخواهید چیزى برایتان بیفزایم؟» عرض مىکنند: آیا ما را روسپید نساختى؟ آیا ما را وارد بهشت نکردى؟
... و آیا ما را از آتش رهایى نبخشیدى؟
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: پرده از میان برداشته مىشود، چیزى دوست داشتنىتر از نظر به سوى پروردگارشان- عزّ و جلّ- به آنان داده نمىشود.». 47- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: هیچ مؤمنى لحظهاى در نزد عالمى نمىنشیند مگر آنکه خداوند متعال او را ندا مىدهد:
«در نزد دوستدار من نشستى، سوگند به عزّت و جلال من تو را با او در بهشت سکونت خواهم داد و باکى ندارم». 48- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال زبان را به گونهاى عذاب مىکند که هیچ یک از اعضاى بدن را چنان عذاب نمىکند و زبان مىگوید: پروردگارا، مرا چنان عذاب کردى که هیچ چیز دیگرى را چنان عذاب نکردى؟ خداوند متعال مىفرماید: «از تو سخنى صادر شد که به شرق و غرب زمین رسید و به موجب آن خون حرام ریخته، مال حرام به تاراج رفته و به حرام هتک حرمت شرمگاه حرام شده است. سوگند به عزّت من تو را چنان عذاب مىکنم که هیچ یک از اعضاى بدن را به چنان عذابى دچار نمىسازم».
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 287
49- از عایشه روایت شده است که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله بسیار مىگفت:
«سبحان اللَّه و بحمده ...» عرض کردم، اى رسول خدا (ص) مىبینم که بسیار «سبحان اللَّه ... مىگویى. فرمود: پروردگارم به من خبر داده که به زودى در امّتم نشانهاى مىبینم، پس چون آن را دیدم، گفتن «سبحان اللَّه ...» را بیشتر کنم، هم اکنون، آن را دیدهام: آن نشانه «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ ...» است.
(در باره این حدیث قدسى این توضیح لازم است که منظور در آمدن فوج فوج مردم در دین خدا بود که نشانه وفات آن حضرت صلّى اللَّه علیه و آله مقرر شده بود). 50- از ابى سعید خدرى روایت شده است، که خود حاضر بود که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال- عزّ و جلّ- مىفرماید: «بندهام راست گفت:
معبود راستینى جز من نیست، و من خداوند اکبرم» و چون بنده بگوید: «لا إله إلّا اللَّه وحده». مىفرماید: «بندهام راست گفت، معبود راستینى جز من که تنهایم، نیست.
و چون بگوید: «لا إله إلّا اللَّه وحده لا شریک له». مىفرماید: بندهام راست گفت. معبود راستینى جز من که در این صفت تنهایم و شریکى ندارم، نیست».
و چون بگوید: «لا إله إلّا اللَّه، له الملک و له الحمد».
مىفرماید: «بندهام راست گفت. معبود راستینى جز من نیست، فرمانروایى و ستایش مراست. و چون بگوید: «لا إله إلّا اللَّه، و لا حول و لا قوّة إلّا باللَّه».
مىفرماید: بندهام راست گفت، معبود راستینى جز من نیست و هیچ توان و قدرتى جز به توفیق من وجود ندارد. 51- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند- تبارک و تعالى- مىفرماید: «بنده راستین من کسى است که مرا یاد کند، حتى اگر [در جنگ] با دلاورى همچون خود رو به رو باشد». 52- از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله به روایت از پروردگارش- تبارک و تعالى- روایت شده است. فرمود:
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 289
خداوند متعال نیکىها و بدىها را مرقوم داشت، سپس این امر را بیان نمود:
«اگر کسى تصمیم گرفت، کار نیکى انجام دهد و آن را انجام نداد، خداوند- تبارک و تعالى- آن را به نزد خویش یک نیکویى کامل مىنویسد، و اگر تصمیم انجام آن را گرفت و آن را انجام داد، خداوند متعال آن را ده نیکویى تا هفتصد برابر تا برابرهاى بسیار مىنویسد.
اگر تصمیم گرفت کارى بد انجام دهد و آن را انجام نداد، خداوند آن را یک نیکى کامل مىنویسد و اگر بدان مصمّم گشت و انجامش داد، خداوند متعال آن را یک بدى مىنویسد. 53- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید «نماز را بین خویش و بندهام به دو نیمه تقسیم کردم و بندهام راست آنچه بخواهد». پس چون بنده بگوید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ».
خداوند متعال مىفرماید: «بندهام مرا ستایش گفت».
و چون بگوید: «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ».
خداوند متعال مىفرماید: بندهام مرا ثنا گفت». و چون بگوید: «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» خداوند متعال مىفرماید: «بندهام مرا تمجید کرد».
و چون بگوید: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» خداوند متعال مىفرماید: «این بین من و بندهام است و بندهام راست آنچه خواست. و چون بگوید: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ، صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ» خداوند متعال مىفرماید: «همین بندهام راست و بندهام راست آنچه خواست». 54- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: دستور داده مىشود اشخاصى به جهنم رانده شوند و خداوند متعال- جلّ جلاله- به نگهبان جهنم مىگوید:
«به آتش بگو پاهایشان را مسوزان، چون براى رفتن به مساجد گام بر مىداشتند.
شرمگاهانشان را مسوزان، وضو را بطور کامل مىگرفتند، دستانشان را مسوزان آنها
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 291
را براى دعا بلند مىکردند، زبانهایشان را مسوزان، زیرا بسیار قرآن را تلاوت مىکردند.
فرمود: نگهبان جهنم به آنان مىگوید: چه حالى داشتید؟
مىگویند: ما در دنیا براى غیر خدا کار مىکردیم، به ما گفته شد، پاداشتان را از کسى که براى او عمل مىکردید بگیرید». 55- پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «فرزند آدم به من دروغ بست در حالى که این کار او را روا نبود. و دشنامم داد. در حالى که این کار نیز او را روا نبود، امّا دروغ بستنش به من این گفتهاش است که مىگوید: خداوند مرا چنان که پدید آورد دگر بار برنمىگرداند. در حالى که آفرینش اولیّه بر من آسانتر از بازگرداندنش نیست. اما دشنام دادنش به من، این گفتهاش است که مىگوید: خداوند فرزند برگرفت حال آنکه من یگانه بىنیازم. نه کسى را مىزایم و نه از کسى زاده شدهام و هرگز مرا همتایى نیست». 56- پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: «فرشتگان در پى همدیگر مىآیند، فرشتگانى به شب و فرشتگانى به روز و به هنگام نماز صبح و نماز عصر گرد هم مىآیند، آنگاه فرشتگانى که در میان شما بودند، عروج مىکنند و خداوند متعال- که از آنان و همگان داناتر است- از آنان مىپرسد: و مىفرماید: «بندگانم را در چه حالى ترک گفتید؟» عرض مىکنند؛ در حالى ترکشان گفتیم که نماز مىگزاردند و در حالى به نزدشان رفتیم که نماز مىگزاردند. 57- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند- عزّ و جلّ- مىفرماید: «فرزند آدم از [چند و چون] همه کارهایش آگاه است، مگر روزه، آن براى من است و من پاداش آن را مىدهم، روزه [در برابر آتش جهنم مانند] سپرى است. پس اگر کسى از شما روزه باشد، نباید دشنام بدهد و فریاد برآورد. پس اگر کسى به او دشنام داد و یا با او دعوى کرد. باید بگوید: من روزهام، من روزهام. سوگند به ذاتى که جان محمّد در دست قدرت اوست، بوى دهان روزهدار در نزد خداوند از بوى مشک خوشتر است. روزهدار، از دو شادى برخوردار مىشود، چون روزه بگشاید، به گشودن روزه خشنود مىشود
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 293
و چون به لقاى پروردگارش رسد، به موجب روزهاى که گرفته است شاد مىشود». 58- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند- عزّ و جلّ- مىفرماید: «کبریا و عظمت ویژه و مخصوص من است. هر آن کس که در یکى از آنها با من به منازعه برخیزد، او را به آتش خواهم افکند». 59- از عیاض روایت شده است که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روزى در خطبهاش فرمود: بدانید، پروردگارم به من فرمان داد، آنچه را که امروز به من آموخت و شما از آن ناآگاهید، به شما بیاموزم:
«هر مالى را که به بندهاى بدهم، حلال است، من همه بندگانم را حنیف آفریدم، و همانا شیطانها به سراغشان آمدند و آنان را از دینشان به سبکبارى واداشت و آنچه را برایشان حلال قرار دادم، برایشان حرام کردند و به آنان فرمان دادند، چیزى را که هرگز دلیلى به آنان نازل نکردهام، براى من شریک آرند.
خداوند متعال به زمینیان نظر انداخت و از عرب و عجمشان خشمگین شد، مگر باقى ماندگانى از اهل کتاب (که به آیینشان متمسک بودند) و فرمود: «جز این نیست که تو را برانگیختم تا تو را بیازمایم و نیز دیگران را بواسطه تو مورد آزمون قرار دهم و کتابى بر تو فرو فرستادم که آب آن را نمىشوید (یعنى در سینهها محفوظ است و به خواب و بیدارى آن را مىخوانى).
و خداوند متعال به من فرمان داد که قریش را بسوزانم، عرض کردم، پروردگارا، در این صورت سرم را مانند نان مىشکنند.
فرمود: چنان که تو را اخراج کردند، اخراجشان کن. و با آنان بجنگ، من تو را یارى مىکنم و هزینه کن، من عنقریب به تو مىبخشم، لشکرى بفرست، ما پنج لشکر، همچون آن مىفرستیم و همراه کسى که از تو فرمان مىبرد با آن که از تو سرپیچى مىکند پیکار کن. فرمود: اهل بهشت سه گروهند: قدرتمند دادگر، بخشندهاى که به پاداش خداوند چشم دوخته است و شخصى که مهربان و دلسوز نسبت به هر خویشاوند و مسلمانى است و شخصى که پرهیزگار و عفت پیشه عائلهمند است.
و جهنّمیان پنج گروهند: ناتوانى که بىخرد است، همانان که در میان شما پیرو هستند. اهل و مالى نمىخواهند. و خیانتکارى که هیچ طمعى از او آشکار نمىشود، حتى طمع ناپیدا، مگر به خیانت وادارش مىکند. و شخصى که صبح و شام خود را با خیانت به دیگران آغاز مىکند».
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 295
بخل یا کذب و فحّاشى را نیز ذکر نمود. 60- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روایت شده است که فرمود: خداوند متعال مىفرماید: « (لا إله إلّا اللَّه) نام من است، اگر کسى آن را با دلى مخلص بگوید، وارد «حصن» من مىشود و کسى که وارد «حصن» من شود از عذابم در امان است». 61- از حضرت على بن حسین، علیهما السّلام، روایت شده است که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله اسیرى یهودى را به پیش خواند و به حضرت على، علیه السّلام، فرمان داد که گردنش را بزند، جبرئیل بر آن حضرت نازل شده و گفت: اى محمّد، پروردگارت به تو سلام مىفرستد و مىفرماید:
«او را مکش، چون که از اخلاقى نیکو برخوردار بوده و در میان قومش با سخاوت بود».
و شخص یهودى مسلمان شد. و حدیث طولانى است. 62- از امیر مؤمنان، علیه السّلام، روایت شده است که پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله از پروردگارش در شب معراج پرسید. پروردگارا، کدامین اعمال برتر است؟
خداوند متعال فرمود: «در نزد من چیزى برتر از توکّل بر من و خشنود بودن بدان چه بهرهمند ساختهام، نیست». 63- پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال- تبارک و تعالى- به کم عذاب بینندهترین جهنّمیان مىفرماید: «اگر دنیا و ما فیها را داشتى، آیا تاوانش مىدادى؟». عرض مىکند: آرى.
مىفرماید: «در حالى که در صلب آدم بودى، کمتر از این از تو خواستم: اینکه شرک نیارى- به گمانم گفت: و تو را به آتش در نیارم- و تو از هر کارى سرباز زدى جز شرک.
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 297
64- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «اگر به زمین جز یک مؤمن نبود، با او از [پرستش] همه آفریدگانم، بىنیاز مىشدم (منظور آبى از آب تکان نمىخورد، و إلّا خداوند بىنیاز مطلق است) و براى او از ایمانش أنسى قرار مىدادم که با آن [ایمان] نیازش به کسى نیفتد». 65- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «در هیچ یک از کارهایم تردّدى همچون تردّدم در مورد مرگ بنده مؤمنم براى من حاصل نشده است. من دیدارش را دوست مىدارم و او مرگ را ناپسند مىشمارد پس مرگ را از او برمىگردانم و او مرا مىخواند و من اجابتش مىکنم، او از من مىخواهد، من عنایتش مىکنم و اگر در دنیا جز یکى از بندگانم مؤمن نمىبود با او از [پرستش] همه آفریدگانم بىنیاز مىگشتم، و از ایمانش انسى براى او مىگذاشتم که آرزوى کسى به دلش نمىافتاد». 66- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: بندهاى از بندگان خداوند عرض کرد: «اى پروردگار من، ستایش تو راست، چنان که شایسته جلال ذات و سلطه وسیع توست». این گفتار بر دو فرشته دشوار آمد. و ندانستند چگونه بنویسندش. راه آسمان در پیش گرفتند و عرض کردند: اى پروردگار ما، بندهات سخنى گفت که نمىدانیم، چگونه آن را بنویسم؟
خداوند- عزّ و جلّ- حال آنکه آگاهتر از آنچه بود که بندهاش گفت- فرمود:
«بندهام چه گفت؟».
عرض کردند: پروردگارا، او گفت: پروردگارا، ستایش تو راست، چنان که شایسته شکوه ذات و قدرت فراگیر توست».
خداوند متعال فرمود: «آن را چنان که بندهام گفت بنویسید تا اینکه به لقاى من آید تا آنگاه او را به آن گفتار پاداش دهم».
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 299
67- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: «هر گاه یار محبوب بنده مؤمنم را قبض روح کنم [و از دنیا ببرم] براى رضاى خدا صبر کند پاداشى جز بهشت ندارد». 68- از پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله روایت شده است که فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «هیچ آفریدهاى نیست که به آفریدهاى دیگر به جاى من پناه جوید، مگر آنکه در آسمانها و زمین عرصه را براو تنگ کنم، آنگاه اگر از من بخواهد، نمىدهم، اگر مرا بخواند، اجابت نمىکنم.
و هیچ آفریدهاى نیست که به من پناه جوید، نه به کسى از آفریدگانم، مگر آنکه آسمانها و زمین [به حکم من] روزىاش را تضمین مىکنند، و اگر مرا بخواند، اجابت مىکنم». 69- پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «جهادگر در راه من، از سوى من پیمانى دارد. اگر جانش را بازستانم، بهشت را به او میراث دهم و اگر او را بازگردانم با پاداش و غنیمت باز مىگردانم». 70- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: وقتى روز قیامت فرا رسد، خداوند متعال به اقوامى که اعمالشان در زندگانى دنیا بد بوده است، فرمان مىدهد که به جهنّم درآیند و آنان مىگویند: پروردگارا، چگونه ما را به آتش در مىآورى، حال آنکه ما در زندگانى دنیا تو را به یگانگى باور داشتیم ... تا اینکه فرمود: خداوند متعال مىفرماید:
«اى فرشتگان من، قسم به عزّت و شکوهم، هیچ آفریدهاى دوست داشتنىتر از کسى که به یگانگىام و اینکه معبود راستینى جز من نیست، اقرار کند، نیافریدهام. و بر من حقّ است که یگانهپرستان را به آتش درنیارم، بندگان مرا به بهشت درآورید». 71. رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند- جلّ جلاله- مىفرماید: «اگر کسى یکى از اولیاى مرا خوار بدارد، بىگمان جهت جنگ با من آماده شده است، بندهام با چیزى دوستداشتنىتر از آنچه که براو واجب کردهام، به من نزدیکى نجسته است، او با مستحبّات به من نزدیک مىشود تا اینکه دوستش مىدارم، پس اگر دوستش داشتم، شنوایىاش مىشوم که با آن مىشنود، بینایىاش که با آن مىبیند، زبانش که با آن سخن مىگوید. دستش
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 301
که با آن مىگیرد، اگر مرا بخواند، اجابتش مىکنم، اگر از من بخواهد، عنایتش مىکنم، در هیچ کارى از کارهایم همچون تردّدم در مورد مرگ بنده مؤمنم تردّد نداشتهام، او مرگ را ناپسند مىشمارد و من به ناپسند انگاشتن او ناخشنودم». 72- از پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله از جبرئیل از خداوند متعال روایت شده است که فرمود: «اگر کسى یکى از اولیاى مرا خوار دارد، به جنگ و پیکار با من برخاسته است. در هیچ یک از کارهایم، همچون تردّدم در قبض روح مؤمن، تردّد نداشتهام. او مرگ را ناپسند مىدارد، من از ناپسند داشتنش ناخشنودم و مرا از آن گریزى نیست. و هیچ بندهاى با چیزى همانند آنچه که براو واجب کردهام به من نزدیکى نمىجوید و بندهام پیوسته براى من [عبادات] مستحبّى انجام مىدهد تا اینکه دوستش مىدارم، و هر آن کس که دوستش بدارم گوش و چشم و دست و مؤیّداش مىشوم، چون مرا به دعا خواند، اجابتش مىکنم، اگر از من چیزى بخواهد، عنایتش مىکنم. از بندگان مؤمنم کسى هست که بابى از عبادت را مىطلبد، و من او را از آن باز مىدارم که نشاید عجب در او نفوذ کند و او را به تباهى کشد.
و همانا از بندگان مؤمنم کسى هست که ایمانش جز با فقر به صلاح نمىآید، و اگر بىنیازش سازم، او را به تباهى مىکشد.
و از میان بندگان مؤمنم کسى هست که ایمانش جز با بىنیازى به صلاح نمىآید و اگر نیازمندش سازم، او را به تباهى مىکشد. و همانا از میان بندگان مؤمنم کسى هست که ایمانش جز با بیمارى به صلاح نمىآید و اگر تندرستش کنم، او را به تباهى مىکشد.
و همانا از میان بندگان مؤمنم کسى هست که ایمانش جز با تندرستى به صلاح نمىآید و اگر بیمارش کنم، او را به تباهى مىکشد. من با آگاهىاى که به دلهاشان دارم کار بندگانم را تدبیر مىکنم، که من داناى آگاه هستم.» 73- پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند- تبارک و تعالى- را فرشتگانى سیّار افزون بر فرشتگان نگهبان است که در پى مجالس ذکر هستند، و هر گاه مجلس ذکرى بینند، با آنان مىنشینند و برخى از آنان برخى دیگر را با بالهایشان دور مىکنند تا اینکه ما بین آنان و آسمان دنیا پر مىشود. چون پراکنده گردند، عروج کرده به آسمان بالا مىروند.
فرمود: خداوند متعال- در حالى که از حالشان داناتر است- از آنان مىپرسد:
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 303
«از کجا آمدهاید؟» عرض مىکنند: از نزد آن دسته از بندگانت در زمین مىآییم که تو را به پاکى و بزرگى و یگانگى یاد مىکنند و ستایشت مىکنند و از تو نیاز مىخواهند. فرمود: «از من چه مىخواهند». عرض مىکنند: بهشتت را از تو مىخواهند». فرمود: «آیا بهشتم را دیدهاند؟». عرض مىکنند: پروردگارا، خیر.
فرمود: «چگونه است، اگر بهشتم را مىدیدند». عرض مىکنند: و از تو پناه مىجویند. فرمود: «از چه چیز به من پناه مىجویند». عرض مىکنند: «پروردگارا از جهنّمت» فرمود: «آیا جهنّم مرا دیدهاند؟» عرض مىکنند: خیر. فرمود: «چگونه است اگر جهنّم مرا ببینند». عرض کردند: و از تو آمرزش مىطلبند. فرمود: آنان را آمرزیدم، خواستهشان را روا داشتم و از آنچه پناه مىخواستند پناهشان دادم.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: عرض مىکنند: پروردگارا در میان آنان فلانى قرار دارد که بندهاى بسیار خطاکار است از راه مىگذشت که در کنارشان نشست. فرمود: مىفرماید:
«او را نیز آمرزیدم، آنان گروهى هستند که همنشینشان نگون بخت نمىشود». 74- از پیامبر اکرم رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روایت شده است که خداوند متعال مىفرماید: «اگر کسى با این بینش که من زیان و نفع مىرسانم، مرا به دعا خواند، خواستهاش را روا مىدارم». 75- از ابو ذر غفارى روایت شده است که گفت: شنیدم: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند- عزّ و جلّ- مىفرماید: «اگر کسى کار نیکى انجام دهد، مانند آن ده برابر خواهد داشت و هر آن کس مرتکب کار زشتى شود، پاداش بدى، بدىاى مانند آن است، یا چیزى از آن را مىبخشایم. و اگر کسى یک وجب به من نزدیک شود، یک ذراع به او نزدیک مىشوم، و اگر کسى یک ذراع به من نزدیک شود، من به اندازه فاصله بین دو دست باز به او نزدیک مىشوم. اگر کسى آهسته رو به سوى من نهد، رحمت من شتابان شامل او مىشود. و اگر کسى در حالى به دیدار من آید که به پرى زمین گناه همراه داشته باشد، امّا چیزى را شریک من نگرداند، در حالى به دیدارش مىروم که برابر با گناهش آمرزش به او ارزانى مىدارم.»
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 305
76- از ابى جندب روایت شده است که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: که شخصى گفت: سوگند به خداوند، خدا فلانى را نمىآمرزد و خداوند متعال فرمود:
«چه کسى است، در مورد اینکه فلانى را بیامرزم بر من حکم مىکند (به من سوگند یاد مىکند)، من فلانى را آمرزیدم و عمل تو را از بین بردم». 77- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند مىفرماید: «اگر کسى با کسى از دوستان من دشمنى ورزد، چنان است که با او اعلام جنگ کردهام. و بندهام با چیزى دوست داشتنىتر از آنچه که براو واجب گرداندهام، به من نزدیکى نجست و بندهام پیوسته با نوافل به من نزدیک مىشود تا اینکه دوستش مىدارم، پس وقتى دوستش بدارم، گوش او مىشوم که با آن مىشنود و چشمش که با آن مىبیند و دستش که با آن مىگیرد و پایش که با آن راه مىرود و اگر چیزى از من بخواهد، به او عنایت مىکنم و اگر از من پناه جوید، پناهش مىدهم». 78- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «اگر کسى به قضاى من خشنود نبوده و به قدر من ایمان نداشته باشد باید در جستجوى معبودى غیر از من باشد». 79- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: چون یتیمى گریه کند، به جهت گریهاش عرش مىلرزد و خداوند متعال مىفرماید:
«چه کسى، آن بندهام را که پدر و مادرش را در خردسالىاش از او گرفتهام به گریه آورده است. پس سوگند به عزّت و شکوه من، هیچ کس او را آرام نمىکند مگر آنکه بهشت براو لازم مىگردد». 80- از حضرت ابى عبد اللَّه، علیه السّلام، روایت شده است که گفت: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله وارد مسجدى شد که کسانى از یارانش در آن بودند و فرمود: آیا مىدانید پروردگارتان چه فرمود؟ عرض کردند: خدا و رسولش داناترند.
فرمود: پروردگارتان مىفرماید: «هر کس این نمازهاى پنجگانه را در وقتشان بگزارد و به آنها پایبند باشد روز قیامت
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 307
مرا در حالى دیدار مىکند که به نزد من پیمانى دارد که به موجب آن پیمان وارد بهشتش مىسازم. و هر آن کس که آنها را در وقتشان نگزارد و به آنها پایبند نباشد، این اختیار به دست من است که اگر بخواهم عذابش مىکنم و اگر بخواهم او را مىآمرزم». 81- از عبد اللَّه بن مرّه از مسروق روایت شده است که گفت: پیرامون این آیه از عبد اللَّه پرسش کردیم: «آنان را که در راه خدا کشته شدهاند، مرده مپندار، بلکه زندهاند و به نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند». [آل عمران، 169] گفت: من نیز در باره آن آیه از پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله پرسش کردم و فرمود: جانهایشان در دل پرندهاى سبز است که چراغهایى آویخته به عرش دارند. هر گاه که بخواهد، از بهشت بهرهمند مىگردد، آنگاه به سوى آن چراغها مأوى مىگیرد.
پروردگارشان به ناگهان به نزدشان آید و مىفرماید: «آیا چیزى مىخواهید؟» عرض کنند: «چه چیزى مىخواهیم حال آنکه هر گاه که بخواهیم از بهشت بهره بر مىگیریم.
سه بار این امر را انجام مىدهد. و چون بدانند تا زمانى که چیزى نخواستهاند، رها نمىشوند، عرض کنند: پروردگارا مىخواهیم که جانهامان را به بدنهایمان بازگردانى، تا اینکه بارى دیگر در راه تو کشته شویم.
وقتى خداوند متعال مىبیند که حاجتى ندارند، رها کرده مىشوند». 82- از معاذ بن جبل روایت شده است که گفت شنیدم: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله مىفرمود: خداوند- تبارک و تعالى- فرمود: «محبت من در باره کسانى که به خاطر [خشنودى] من همدیگر را دوست بدارند، و به خاطر من با همدیگر دیدار کنند و به خاطر من دور همدیگر بنشینند و به خاطر من به همدیگر بذل و بخشش کنند، ضرورى است». 83- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «اى آدم». عرض مىکند، لبیک و سعدیک، پروردگارا نیکى به دست توست.
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 309
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «دوزخیانى را که به جهنم مىروند، جدا کن». عرض مىکند: دوزخیان چه کسانى هستند.
مىفرماید: «از هر هزار نفر، نهصد و نود و نه نفر».
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: این زمانى است که (از عظمت آن روز) بچه پیر مىشود «و هر زن حاملهاى وضع حمل مىکند و مردمان را مست مىبینى، حال آنکه (در حقیقت) مست نیستند، بلکه عذاب الهى بس سخت است». [حج، 2] راوى گفت: این فرموده بر یاران آن حضرت سخت آمد.
عرض کردند: اى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله، آن شخص کدامیک از ماست؟ آنگاه آن حضرت صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: «بشارت بر شما باد، چون که از یأجوج و مأجوج هزار نفر و از شما یک نفر از هزار نفر (دوزخى) است.
فرمود: سوگند به کسى که جان من در دست (قدرت) اوست، امیدوارم که شما (امت محمّدى) یک چهارم بهشتیان را تشکیل دهید.
آنگاه خداوند را سپاس گفته و او را به بزرگى یاد کردیم.
سپس فرمود: سوگند به ذاتى که جان من به دست (قدرت) اوست، من امیدوارم که شما (امت محمّدى) یک سوم بهشتیان را تشکیل دهید.
آنگاه خداوند را سپاس گفته و او را به بزرگى یاد کردیم.
آنگاه فرمود: سوگند به ذاتى که جان من به دست (قدرت) اوست، من امیدوارم که شما (امّت محمّدى) نصف بهشتیان را تشکیل دهید.
همانا وصف شما در میان امتها همچون وصف یک موى سپید در پوست گاو سیاهى است و یا همچون «رقم» نمایان در بازوى حیوان است. 84- پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند- تبارک و تعالى- مىفرماید: «اى فرزند آدم، ببخش، من نیز به تو مىبخشم». 85- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «اى فرزند آدم، هر چه از من خواستى و از من امید داشتى، آنچه را که از جانب تو بوده مىبخشم و باکى ندارم. اى فرزند آدم، اگر گناهانت به ابرهاى آسمان برسد، آنگاه از من آمرزش بخواهى، تو را مىآمرزم.
اى فرزند آدم، اگر به اندازه پهناى زمین خطا در میان آرى آنگاه بىآنکه چیزى را با من شریک سازى، به دیدار من آیى، با آمرزشى همسنگ آن به دیدار تو مىآیم.
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 311
86- از نعیم بن همّاز روایت شده است که گفت: شنیدم رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله مىفرمود: خداوند متعال مىفرماید:
«اى فرزند آدم، در آغاز روز دست بخشش مرا با گزاردن چهار رکعت نماز باز گذار، در آخر روز من تو را کفایت مىکنم». 87- از انس بن مالک روایت شده است که گفت: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود:
روز قیامت نعمت یافتهترین اهل دنیا از دوزخیان آورده مىشود و چنان که باید در آتش انداخته مىشود، آنگاه به او گویند: «اى فرزند آدم، آیا اصلا رنگ خیر و خوشى به خود دیدهاى؟ و هیچ نعمت یافتهاى؟» او مىگوید: پروردگارا، خیر.
و رنج دیدهترین مردمان دنیا از بهشتیان آورده مىشود و چنان که باید او را به بهشت درآورند و به او گویند: «اى فرزند آدم، آیا هرگز رنج و گزندى به خود دیدهاى؟ آیا اصلا سختىاى متوجّه تو شده است.
مىگوید: پروردگارا، خیر. هرگز گزندى به من نرسیده و سختىاى به خود ندیدهام». 88- پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال به بهشتیان مىفرماید: «اى بهشتیان» عرض مىکنند: اى پروردگار ما، لبیک و سعدیک. و نیکى در دست توست.
مىفرماید: «آیا راضى شدید؟». عرض مىکنند: «ما را چه شده است که راضى نباشیم، حال آنکه چیزى به ما عنایت کردهاى که به کسى از آفریدگانت عنایت ننمودهاى». مىفرماید: آیا بهتر از آن به شما ندهم؟» عرض مىکنند:
پروردگارا چه چیزى بهتر از این است؟
مىفرماید: «خشنودى خویش بر شما لازم مىگردانم و پس از آن هرگز بر شما خشمگین نمىشوم». 89- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال هر گاه ببیند که اهل محلى در گناه زیادهروى مىکنند،
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 313
و در میان آنان سه تن از مؤمنان باشد، خداوند- جلّ جلاله- آنان را ندا مىزند:
«اى سرباز زنندگان از فرمان من، اگر کسانى از مؤمنین که به جهت جلال من همدیگر را دوست مىدارند و با نماز زمین و مساجد مرا آباد و با رونق مىسازند، و از روى بیم من سحرگاهان آمرزش مىخواهند، نبودند، عذابم را فرو مىفرستادم، آنگاه باکى نداشتم». 90- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرماید: «اى فرزند آدم، همه شما گمراهید، جز کسى که من هدایتش کنم، همه شما فقیرید جز کسى که من بىنیازش کنم و همه شما هلاک مىشوید جز کسى که من نجاتش دهم، پس از من بخواهید، شما را کفایت مىکنم و به راه راست هدایتتان مىکنم.
همانا از میان بندگان مؤمنم کسى هست که جز تنگدستى کارش را به صلاح نمىآورد، و اگر او را بىنیاز گردانم، به فسادش مىافکند.
و همانا از بندگانم کسى هست که جز تندرستى کارش را به صلاح نمىآورد و اگر او را بیمار کنم، او را به فساد مىافکند.
و همانا از بندگانم کسى هست که در عبادت من و شبزندهدارى مىکوشد و به رحمتى از جانب خویش پینکىاى براو غالب مىکنم، که باید بخوابد تا اینکه صبح فرا رسد و زمانى که باید برخیزد، با خویش دشمن بر مىخیزد و اگر او و خواستهاش را رها مىکردم به موجب عملش گرفتار عجب مىشد، آنگاه عجبش موجب هلاکتش و خشنودىاش از خویش مىشود و گمان مىکند که به درجه «عابدان» رسیده است و به کوشش خویش از حدّ مقصرین تجاوز مىکند، و با آن با این گمان که به من نزدیک مىشود، از من دور مىگردد. آرى عاملان بر اعمال خویش اگر چه نیک باشد، اعتماد نمىکنند، و گناهکاران از آمرزش گناهانشان از جانب من ناامید نمىشوند اگر چه بسیار باشد، بلکه باید به رحمت من چنگ زنند و به فضل من باید امید داشته باشند و به حسن نظر من مطمئن باشند. این اختیار به دست من است. من امور بندگانم را بر اساس آنچه به صلاحشان است، تدبیر مىکنم و من نسبت به آنان باریکبین و آگاهم.» 91- روایت شده است که پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله این فرموده خداوند متعال- عزّ و جلّ- در مورد ابراهیم را تلاوت نمود:
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 315
«پروردگارا آنان بسیارى از مردم را به گمراهى افکندند، پس هر آن کس که از من پیروى کند، از من است» [ابراهیم، 26] و نیز عیسى علیه السّلام عرض کرد: «اگر عذابشان دهى، آنان بندگان تواند و اگر بیامرزیشان، همانا تو پیروزمند حکیمى». [مائده، 118]. دستان خویش را بلند نمود و عرض کرد: «خداوندا امّت من، امّت من. و گریه سر داد. خداوند- عزّ و جلّ- فرمود:
«اى جبریل، به نزد محمّد صلّى اللَّه علیه و آله برو- در حالى که پروردگارت داناتر است- و از او بپرس چه چیز مىگریاندت؟».
جبریل، علیه الصلاة و السّلام، به نزد او آمد و حکایت را پرسید، رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله او را به گفتهاش خبر داد- در حالى که او داناتر است- و خداوند متعال فرمود: «اى جبریل به نزد محمّد صلّى اللَّه علیه و آله برو و بگو: بىگمان ما در مورد امتت تو را خشنود مىسازیم و تو را نگران نمىکنیم». 92- از حضرت امیر مؤمنان، علیه السّلام، روایت شده است که گفت: شنیدم رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله مىفرمود: خداوند متعال به داود وحى نمود: «اى داود، بنده به روز قیامت با نیکى به نزد من مىآید و من به موجب آن حکم مىکنم که به بهشت رود».
داود عرض کرد: پروردگارا، کدام بنده است که در روز قیامت نیکى به نزدت مىآورد و به موجب آن حکم مىکنى که به بهشت رود؟
فرمود: «بنده مؤمنى که در رفع نیاز برادر مسلمانش تلاش کرده باشد و دوست بدارد، نیازش برآورده گردد، چه برآورده شود یا نشود». 93- از پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله روایت شده است که فرمود: خداوند متعال به داود وحى نمود: «اى داود، چنان که آفتاب از کسى که در پرتو آن بنشیند کم نمىآید، همچنین رحمت من بر کسى که مشمول آن قرار گیرد، کم نمىشود. و چنان که فال بد به کسى که فال بد نمىگیرد، زیانى نمىرساند، همچنین فال بدگیران از فتنه نجات پیدا نمىکنند، و همانا نزدیکترین مردم در روز قیامت به من فروتنان هستند و همچنین دورترین مردم از من در روز قیامت متکبّران هستند».
پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص: 317
94- روایت شده است که جبریل (ع) به نزد پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله آمد و گفت:
«اى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله این خدیجه است که آمده و ظرفى با خود دارد که در آن، گوشت یا غذا یا شرابى است (شک از راوى است)، پس چون به نزد تو آید، از جانب پروردگارش و نیز از سوى من به او سلام برسان و او را به خانهاى در بهشت از جنس گوهر که از هر هیاهو و رنجى ایمن است بشارت بده». 95- از پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله در آنچه که از خداوند- تبارک و تعالى- روایت مىنمود، روایت شده است که فرمود: «اى بندگان من، همانا من برتر از آنم که به کسى ستم روا دارم، و نیز آن را در میان شما حرام قرار دادم، پس به همدیگر ستم نکنید. اى بندگان من، همه شما گمراهید، مگر کسى که من هدایتش کنم پس از من هدایت بخواهید تا هدایتتان کنم، اى بندگان من، همه شما گرسنهاید، مگر کسى که من غذایش دهم، از من غذا بخواهید تا به شما غذا دهم. اى بندگان من، همه شما عریانید مگر کسى که من پوشش دهم. پس از من پوشش بخواهید تا پوششتان دهم.
اى بندگان من شما شب و روز مرتکب گناه مىشوید و منم که همه گناهان را مىآمرزم، پس از من آمرزش بخواهید که شما را بیامرزم.
اى بندگان من، شما توان زیان رساندن به من را ندارید تا زیانى به من رسانید و نیز شما توان سود رساندن به من ندارید تا نفعى به من برسانید.
اى بندگان من، اگر اولین و آخرین کس از شما، اعم از انس یا جن از دلى همچون پاکترین قلب کسى از شما برخوردار باشند، آن در ملک من چیزى نمىافزاید. اى بندگان من اگر اولین و آخرین کس از شما، اعم از انس یا جن از دلى همچون بدترین قلب کسى از شما برخوردار باشند، آن چیزى از ملک من نمىکاهد.
اى بندگان من، اگر اولین و آخرین کس از شما، اعم از انس یا جن، از یک خاک برخیزند و از من (خواستههایشان) را بخواهند، و خواسته همه انسانها را روا دارم، آن از آنچه که به نزد من است، چیزى نمىکاهد. حتّى به اندازه سوزنى که به دریا فرو برده شود.
اى بندگان من، این کارهاى شماست که آنها را برایتان مىشمارم. سپس حقّ آنها را برایتان خواهم گزارد. پس اگر کسى خیر یافت باید خداوند را سپاس گوید. و اگر کسى غیر از این یافت نباید جز خویشتن را سرزنش کند.